اما و اگرهای نرخ گاز پتروشیمی ها در بودجه ۱۴۰۲
اما و اگرهای نرخ گاز پتروشیمی ها در بودجه ۱۴۰۲
​نرخ خوراک گاز پتروشیمی ها و پس از آن نرخ سوخت صنایع از چالش های همیشگی بورسی ها در بودجه بندی سالانه دولت ها است. از اعتراض به عدم توجه به حمایت از تولید و کاهش سود صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی به عنوان سهامداران اصلی پتروشیمی و فلزی ها تا صحبت از رانت گاز ارزان در اختیار پتروشیمی ها، تناقض هایی است که در ذهن مخاطبان عام ایجاد می شود؛ اما حقیقت ماجرا چیست و کفه انصاف به طرف کدام مدعی است؟ برای بررسی این موضوع باید با اعداد و نسبت های زیر آشنا شویم.
 سال ۱۴۰۱ نرخ خوراک گاز پتروشیمی ها با سقف ۵۰۰۰ تومانی (هر متر مکعب) و نرخ سوخت صنایع بزرگ (فلزی و پتروشیمی) ۴۰% نرخ خوراک و نرخ سوخت سایر صنایع نیز ۱۰% نرخ خوراک تعیین شد. اما برای سال ۱۴۰۲ با رشد ۴۰% سقف نرخ خوراک پتروشیمی ها به ۷۰۰۰ تومان و نرخ سوخت صنایع بزرگ بدون تغییر (۴۰% ) باقیمانده ولی نرخ سوخت صنایع کوچک به ۲۰% نرخ خوراک افزایش یافته است. ملاک نرخ گذاری گاز به ۵ نرخی بر می گردد که ۳ نرخ آن در منطقه اروپایی تعیین می شود که در دو سال گذشته با افت و خیزهای زیادی روبرو بوده و در شروع سال ۲۰۲۲ و جنگ روسیه و اوکراین این نرخ ها به اوج خود رسیدند. ولی با کاهش التهاب در بازار انرژی با کاهش نسبی نرخ ها به ویژه در هنری هاب امریکا روبرو شدیم که تاثیر زیادی بر فاصله گرفتن نرخ خوراک از سقف های تعیین شده در بودجه ۱۴۰۱ داشته است. با تداوم شرایط فعلی در روزهای باقیمانده سال جاری و با لحاظ نرخ ها و مقادیر مصرف اشاره شده در بالا، درآمد دولت از محل فروش گاز به صنایع (مجموع خوراک و سوخت) در حدود ۱۱۰ همت خواهد بود که نزدیک به ۸% از کل منابع عمومی بودجه را تامین می کند. با رشد ۴۰% نرخ ها در سال ۱۴۰۲ و همچنین رشد ۴۲% منبع بودجه عمومی، شاهد تغییر چندانی در نسبت تامین منابع بودجه از این محل نخواهیم بود و درآمد فروش گاز به صنایع به رقم ۱۵۰ همت نزدیک خواهد شد.حالا به دلایل موافقان و مخالفان رشد نرخ خوراگ گاز بپردازیم؛ حامیان رشد نرخ خوراک و افزایش هزینه ها برای صنایع از نیاز دولت به منابع حقیقی شبیه به مالیات دم می زنند که از کسری بودجه کاسته و به دست اندازی کمتر دولت به منابع بانک مرکزی (که تورم زا است) منجر می شود. همچنین به زعم این دوستان، نرخ فروش صادراتی گاز به مراتب بیشتر از نرخ های فعلی است که به صنایع تحویل داده می شود و حتی گاهی خام فروشی گاز از خالص درآمد عملیاتی بخش بزرگی از پتروشیمی های مصرف کننده گاز (اوره ای ها و متانولی ها) درآمدزایی بیشتری دارد. در نهایت این دسته، حاشیه سودهای چشمگیری که در برخی پتروشیمی ها وجود دارد را دلیل دیگری بر رانت انرژی در این صنایع می دانند. اما دلایل مخالفان افزایش نرخ خوراک به دو گزینه اصلی بر می گردد، اول کاهش درآمد مالکان اصلی شرکت های بزرگ پتروفلزی که نیازمند تامین بودجه از دولت هستند و افزایش هزینه های تولید به کاهش سود شرکت ها و در نتیجه وابستگی بیشتر مالکان آنها (که صندوق های بازنشستگی هستند) به بودجه دولت می شود. دوم عدم حمایت از صنایع تولیدی کشور که ارزآوری داشته و در شرایط تحریمی می توانند کمک به صادرات غیرمستقیم گاز (تبدیل به فرآورده های پتروشیمی) کنند. همچنین رشد هزینه بهای تمام شده به کاهش فزاینده سودآوری شرکت ها منجر می شود که به خاصیت اهرمی بودن حاشیه سود خالص نسبت به تغییرات مبلغ فروش و بهای تمام شده یا به عبارتی اهرم مرکب بر می گردد.

 

  • منبع خبر : اقتصاد آنلاین