او با یادآوری روزهای ابتدایی حمله نظامی روسیه ادامه داد: «درهفتههای ابتدایی، محاسبات پوتین درست از آب درآمد و از طریق صنایع نفت و گاز روسی و صعود قیمتها خزانه را پر کرد، اما این شوک ثباتی نداشت زیرا مصرفکنندگان انرژی در مقابل پوتین متحد شدند. با آزادسازی ۱۸۰میلیون بشکهای نفت از ذخایر استراتژیک آمریکا و همچنین به بازی گرفتن بازیگران کلیدی مثل حملونقل دریایی، کشورهای واردکننده و مصرفکننده از این شوک رها شدند.» تحریمهایی که گروه هفت و اتحادیه اروپا از طریق مسیرهای واردات دریایی روی نفت روسیه اعمال کردند علاوهبر کاهش روزانه ۵/ ۱میلیون بشکهای عرضه نفت روسیه، این کشور را مجبور کرد که بین ۵تا۷درصد کاهش تولید در ۲۰۲۳ را در دستور کار قرار دهد.
مسکو پیش از این اعلام کردهبود حتی «اگر مجبور به کاهش تولید باشد از برنامه سقف قیمتی ۶۰دلاری برای نفت روسیه پیروی نخواهد کرد.» هرچند نفت روسیه در آن روزها با تخفیفهایی که خورده بود همین حدود معامله میشد. همین عامل باعثشده کشورهایی مثل چین و هند بهعنوان بزرگترین مشتریهای نفتی با برنامه سقف قیمتی غرب همراهی نکنند و به خرید نفت از روسیه ادامه دهند. این دو کشور بارها اعلام کردند که مناسبات اقتصادی خود با روسیه را براساس «منافع دوطرف» تعریف خواهند کرد
اگر واردکنندگان بزرگ نفت علیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان متحد شوند، بازار چه سرنوشتی پیدا میکند؟ این ایده را اولینبار ماریو دراگی نخستوزیر ایتالیا مطرح کرد، سپس جنت یلن وزیر خزانهداری ایالاتمتحده آمریکا روی آن کار کرد. البته بسیاری از تحلیلگران به توفیق آن مشکوک بودند زیرا باتوجه به شرایط تقاضای بازار جهانی نفت، این تولیدکنندگان هستند که مسیر پیکان قیمتی روی نمودار را تعیین میکنند. همین تحلیلگران معتقدند این سیاست خریداران نفت را در موقعیت خطرناکی قرار میدهد. هرچند برخی اصرار دارند که تشکیل کارتل خریداران نفت کارآمد است زیرا کاهش قیمت نفت در ۲۰۲۲ آنگونه که پیشبینی میشد کشورهای سمت تقاضا را تحتفشار قرار نداد.
ایرینا اسلاو، کارشناس انرژی در اویلپرایس با به چالش کشیدن گزارههایی که سالزمن مطرح کرده به نقد ایده او میپردازد. اسلاو در اویلپرایس نوشت: «سالزمن معتقد است تزریق ۱۸۰میلیون بشکه نفت از محل ذخایر استراتژیک ایالاتمتحده آمریکا اقدام موفقیتآمیزی بود مخصوصا زمانیکه با برداشت دیگر کشورهای که اکثر اروپایی بودند، همراه شد.»
به عقیده اسلاو، عربستانسعودی و کشورهای اوپک در پی الگویی تازه برای تولید هستند: «بعید بهنظر میرسد که خریداران بتوانند نسبت به تولیدکنندگان برتری پیدا کنند، آن هم زمانیکه فروشندهها در حال سازماندهی برای تغییر الگوی تولید هستند که بتوانند همواره بهای نفت را کنترل کنند؛ زیرا یکی از گزینههای اروپا برای جایگزینی نفت روسیه، خاورمیانه است که روسیه در اوپکپلاس با آنها در یک جبهه است.»
به عقیده این کارشناس انرژی دو گزینه در مقابل غرب وجود دارد: «همانطور که کاخسفید نشان داد؛ «درخواست از اوپک» در کنار «درخواست از تولیدکنندگان محلی» یکی از گزینهها بودهاست اما هیچکدام کارآمد نبودهاست و دلایل روشنی برای عدمموفقیت این دوراهی وجود دارد: چین و هند.»
به گفته اسلاو بزرگترین واردکنندگان نفت و بزرگترین مشتریهای اوپکپلاس بهراحتی میتوانند با برعهده نگرفتن نقش خود در «کارتل خریداران» عملا مناسبات را تغییر دهند. سوال مهمتر این است که چرا باید چنین اقدامی کنند وقتی آنها نفت روسیه را با تخفیف میخرند؟ همزمان عربستانسعودی با تعریف تخفیفهایی در آسیا سعی دارد سهم عظیم خود در بازار این قاره را حفظ کند مخصوصا زمانیکه چشمانداز تقاضا با وجود نوسان شیوع کرونا در چین واضح نیست. زمانیکه وزیر خزانهداری آمریکا برای جلب حمایت کشورهایی مثل کرهجنوبی و ژاپن برای پیوستن به برنامه «تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه» راهی آسیا شد و با کمیتههای مربوطه دیدار کرد؛ هدف اصلی چین و روسیه بودند. آن ماموریت شکست خورد و در پی آن به دلیل سادهای طرح «کارتل خریداران نفتی» هم شکست خورد. همهچیز به این بستگی دارد که چه کسی بیشتر نیاز دارد. در شرایط حالحاضر، بهنظر میرسد خریداران آمریکایی و مخصوصا اروپایی به خرید نفت اوپک بیشتر از نیاز اوپک بهفروش نفت به آنها نیاز دارند.»