والاستریت ژورنال در تحلیلی در این باره گفته نفت و گاز طی بیش از نیمقرن گذشته از آزادی نسبی تجاری در بازارهای دنیا برخوردار بودند؛ اما این امر با ورود تانکهای روسی به خاک اوکراین بهیکباره پایان یافت، چراکه تحریمهایی را از سوی آمریکا و اروپا علیه مسکو سبب شده تا تجارت جهانی دچار هرجومرج شود. نظم جدید تجارت انرژی جهانی هر چه باشد، برای کاملا مشخص شدن به چند سال زمان نیاز دارد. اما بازرگانان، دیپلماتها و دیگر کارشناسان در حوزه ژئوپلیتیک انرژی عموما بر این باور هستند که نقشه جدید منفکتر و بستهتر از چیزی خواهد بود که دنیا از پایان جنگ سرد تاکنون به خود دیده است.
تجارت غیربهینه و پرهزینه انرژی
چاس فریمن، سفیر اسبق آمریکا در عربستان، با بیان اینکه اروپا هرگز نمیتواند دوباره به روسیه به عنوان تامینکننده عمده انرژیاش اعتماد کند، میگوید: «ما در یک چرخش تاریخی واقعی قرار داریم.» به گفته او، کشورهای مختلف پیشنهادهایی برای منابع جایگزین ارائه میدهند که نیازمند زیرساخت جدید و پرهزینه است و قراردادهای بلندمدتی نیز باید برای قفل کردن نقشه جدید انرژی بسته شود. همچنین زُلتان پُزار، یکی از مقامهای قبلی در وزارت خزانهداری آمریکا که اکنون رئیس بخش استراتژی کوتاهمدت نرخ بهره در کردیت سوئیس گروپ است، میگوید نظم جدید متضمن این است که تجارت انرژی کمبازدهتر و گرانتر شود که بهطور بالقوه کامودیتیها را در مرکز بحران اقتصادی جهانی بعدی قرار میدهد. هفته گذشته اتحادیه اروپا توافق کرد سختترین تحریمها را علیه روسیه اعمال کند که طبق آن واردات نفت اعضای آن از روسیه و بیمه کردن محمولههای نفتی این کشور ممنوع میشود. حالا نفت خاورمیانه باید سفر طولانیتری برای تامین انرژی اروپا داشته باشد، درحالیکه در گذشته این نفت بهراحتی به شرق آسیا میرسید.
چنین ناکارآمدیهایی هزینه حمل، بیمه و تامین مالی را بالا میبرد که خود تجارت انرژی را تحتالشعاع قرار میدهد. بسیاری پیشبینی میکنند صنعت انرژی روسیه به عنوان ستون فقرات اقتصادش کوچک خواهد شد چراکه فقدان بزرگترین بازارش کاملا جبران نخواهد شد. این افراد میگویند در بلندمدت تحریمهای مالی و تکنولوژیک غربی توانایی روسیه برای حفظ درآمد فعلی و سطوح تولیدش را تضعیف خواهد کرد. دنیل یرگین، معاون هیاتمدیره اساندپی گلوبال و تاریخدان برجسته صنعت نفت میگوید: «روزهای روسیه به عنوان یک ابرقدرت انرژی به پایان رسیده است.» اما نقشه جدید برای قدرت آمریکا و موقعیت این کشور به عنوان تضمیندهنده تجارت جهانی بدون ریسک نیست. از زمان پایان جنگ جهانی دوم، دلار ارز معیار برای معاملات نفتی بوده است. فریمن میگوید که اهرم قرار دادن قدرت سیستم مالی آمریکا برای اعمال تحریم علیه روسیه، قابلیت اطمینان آن به عنوان جایی برای نگهداری ثروت را زیر سوال برده است. همین حالا عربستان سعودی، هند و دیگر کشورهای در حال توسعه در حال آزمایش انجام معاملات انرژی با ارزهایی غیر از دلار آمریکا هستند. روسیه نیز تسویهحساب با روبل را آغاز کرده است.
سیاست خودی و غیرخودی جبهه غرب
ژئوپلیتیک و انرژی همیشه به هم پیوند خوردهاند و حتی تحریمهای آمریکا علیه ایران و ونزوئلا موجب اختلال جریان جهانی نفت در سالهای اخیر شده است. اما از پایان تحریم نفتی عربی در اوایل دهه ۱۹۷۰، تجارت نسبتا آزاد کامودیتیها جریان داشته است. این امر در حال تغییر است. ژانت یلن، وزیر خزانهداری ایالات متحده، در سخنرانی آوریل خود گفت که با حمله روسیه، حالا وقت بازطراحی مجموعه قوانینی به نام «برتون وودز» است که در سال ۱۹۴۴ برای اولویت بخشیدن به کارآیی اقتصادی و همکاری بینالمللی تصویب شد. یلن مدافع زنجیره تامینی از مواد خام مهم است که نیازمند تعمیق روابط تجاری با «گروهی از کشورهاست که تعهد بالایی به برخی هنجارها و ارزشها دارند». با خروج شرکتهای انرژی غربی از روسیه و امتناع شرکتهای حمل بار، وامدهندگان و بیمهگران از انجام صادرات روسیه، جریانهای تجاری در حال تغییر مسیر هستند.
صادرات نفت روسیه به اتحادیه اروپا، آمریکا، بریتانیا، ژاپن و کرهجنوبی پیش از تصویب تحریمهای اخیر ۵۶۳هزار بشکه در روز کاهش یافته، یعنی ۳۲درصد افت از فوریه تا آوریل. گفته میشود ممنوعیت کامل باعث میشود ۸/ ۲میلیون بشکه نفت و ۱/ ۱میلیون بشکه فرآورده روسی باید بازار جدیدی پیدا کنند. برای رهبران اروپایی قطع وابستگی گازی دشوارتر است، چراکه بیش از ۳۰درصد از گاز اتحادیه از این کشور و عمدتا با خط لوله میآید. جیپیمورگان چیس تخمین زده اروپا بین ۸۱ تا ۹۴درصد از حجم وارداتی گاز خود از مسکو در سال ۲۰۲۱ را امسال حفظ خواهد کرد. اتحادیه اروپا گفته تا سال ۲۰۲۷ تمام واردات نفت و گازش از روسیه را پایان میبرد که هزینه سنگینی برایش در پی خواهد داشت. اروپا و آمریکا محدودیت دیگری نیز دارند: برنامه گذار انرژی. این کشورها سعی میکنند بدون کنار گذاشتن این برنامهها وابستگی خود را از روسیه قطع کنند، اما خودشان اعتراف میکنند تقاضا برای سوختهای فسیلی افزایش مییابد. رشد تقاضا و تحریمهای غربی علیه روسیه میتواند به کمبود فیزیکی نفت در جهان منجر شود.
بازگشت سعودی
به نظر میرسد تولیدکنندگان خاورمیانه برندگان نقشه جدید انرژی باشند. عربستان و دیگر تولیدکنندگان خلیج فارس در سالهای اخیر تحت فشار بودند تا به دلیل گرمایش جهانی سوختهای فسیلی کمتری تولید کنند. اما حالا رئیسجمهور آمریکا از این پادشاهی درخواست تولید بیشتر نفت پس از جنگ میکند که چرخش واضحی از کمپین انتخاباتی جو بایدن است که طی آن او عربستان را کشوری منفور خواند. با وجود تلاش برای فاصله گرفتن از منطقه خاورمیانه، اهمیت خاورمیانه مجددا با جنگ اوکراین برای منافع آمریکا بالا رفته است. حالا شرکت آرامکوی عربستان که اخیرا اپل را در رده باارزشترین شرکتهای جهان جا گذاشت، درخواستهای بیشتری برای نفت از خریداران اروپایی دریافت میکند.
به طور کلی، مسوولان عربستانی میگویند جنگ نشان داد اهداف بلندپروازانه برای کاهش انتشار کربن از طریق پایین آوردن سریع مصرف سوختهای فسیلی واقعگرایانه نبوده است. عربستان این موضوع را خندهدار میبیند که سال گذشته بسیاری از کشورها از جمله آمریکا به این کشور فشار آوردند که به برنامه کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ بپیوندد، اما حالا از این کشور درخواست نفت بیشتر میکنند. اوپک نیز پس از رد درخواستهای بسیار برای تولید بیشتر، در جلسه هفته گذشته با متحدانش پذیرفت سریعتر تولیدش را بالا ببرد که به عربستان اجازه استخراج بالاتر میدهد و راه را برای یک توافق نفتی در ازای امنیت بالقوه با آمریکا و سفر بایدن در اواخر ماه جاری میلادی هموار میکند.
چالش روسیه
ضرورت جدید روسیه تعمیق روابط با آسیا و بهویژه چین است تا از دست دادن بازار اروپایی خود را جبران کند. این موضوع مخصوصا برای صادرات گاز طبیعی روسیه ضروری است که کمتر از نفت قابلتعویض است و برای یافتن یک خانه جدید به زیرساختهای عظیم نیاز دارد. روسیه پیش از این سالانه ۲۰۰میلیارد مترمکعب گاز به اروپا صادر میکرد که تاکنون بزرگترین بازار این کشور است. روسیه سال گذشته حدود ۳۳میلیارد مترمکعب گاز به آسیا فروخت. این کشور خطوط لوله پیشنهادی و پروژههای مایعسازی گاز طبیعی زیادی برای تبدیل گاز به مایع و قابلیت تجارت دریایی آن برای ارسال به آسیا در دست دارد، اما بسیاری از این پروژهها از نظر فنی چالشبرانگیز و پرهزینه هستند و تحریمها نیز پیشرفتشان را کُند میکند. از جمله چنین پروژههایی خطوط لوله قدرت سیبری ۲ است که خط نخست آن ۵۰ میلیارد دلار هزینه برداشت تا ۴۰ میلیارد مترمکعب گاز را به چین برساند. اما حالا که روسیه کاملا نیازمند یافتن بازارهای جدید است، چین دست بالا را در مذاکره دارد که میتواند مانند واردات اخیر LNG این کشور با تخفیفهای سنگین همراه شود. علاوه بر این، روسیه نهایتا تا سال ۲۰۳۰ بتواند سالانه ۱۲۰ میلیارد مترمکعب گاز به آسیا ارسال کند که بسیار کمتر از صادرات فعلی به اروپاست؛ امری که برای نفت نیز صادق است. بنابراین پیشبینی میشود روسیه در بلندمدت با کاهش قابلتوجه درآمدهای گازی و نفتی مواجه شود.
- منبع خبر : دنیای اقتصاد